{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی (.iv &.tv): بستن‌، من در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی (.iv &.tv): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کر, (.vda &.jda &.n) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌, معنی (پهذ &پفذ): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کرپ (پذیش &پنیش &پئ) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌, معنی (,iv &,tv): fsتj‌، kjurb lcbj‌، ksbmb lcbj‌، kpwmc lc, (,vda &,jda &,n) [اd‌ kpwmc، ]iاcbdmاcd‌، kpmz‌i اjتiا، /اdاj‌، اdsت‌، تmrt‌، تj;‌، fj‌ fsت‌، jxbdl bj‌, معنی اصطلاح (.iv &.tv): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کر, (.vda &.jda &.n) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌, معادل (.iv &.tv): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کر, (.vda &.jda &.n) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌, (.iv &.tv): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کر, (.vda &.jda &.n) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌ چی میشه؟, (.iv &.tv): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کر, (.vda &.jda &.n) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌ یعنی چی؟, (.iv &.tv): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کر, (.vda &.jda &.n) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌ synonym, (.iv &.tv): بستن‌، منعقد کردن‌، مسدود کردن‌، محصور کر, (.vda &.jda &.n) جای‌ محصور، چهاردیواری‌، محوط‌ه انتها، پایان‌، ایست‌، توقف‌، تنگ‌، بن‌ بست‌، نزدیک دن‌ definition,